فک میکردم زنگ اول و دوم کلاً بیکاریم و وقت دارم واسه خوندن زیست؛ ولی دریغ..
دبیر شیمی با اینکه امروز باهامون نداشت کلاسمون رو با یه کلاس دیگه ادغام کرد و تقریباً شدیم ۴۶ نفر .انگار هوا کم میرسید به شُش هام
هر چند لحظه یه دقیقه بهمون تایم میداد به قول بچه ها تنفس کنیم.همیشه اینکارو میکنه و بچه ها هم همیشه تو اون یه دقیقه .سرشون رو میذارن رو میز و چشاشونو میبندن
بقیه ادامه مطلب...
۱۹ سالگی...برچسب : نویسنده : fd77sh بازدید : 50
این ولی یعنی جوابش مثبت بوده.
زنگزدم بهش گفتم اشکال نداره هرچی به صلاحته همون میشه.اونطوری که میگفت فهمیدم بخاطر ازدواج ناموفق خواهر بزرگش با یه غریبه،الان باباش فقط با فامیل وصلت میکنه.
۱۹ سالگی...برچسب : نویسنده : fd77sh بازدید : 54
برچسب : نویسنده : fd77sh بازدید : 51
فقط ازت میخوام....حال دل بابام خوب شه!همین فقط.
۱۹ سالگی...برچسب : نویسنده : fd77sh بازدید : 59
این مصطفی مشکوک میزنه..البته خودم یه حدسایی زدم....
۱۹ سالگی...برچسب : نویسنده : fd77sh بازدید : 58
اکبر کاش میشد این پستمو ببینی...
۱۹ سالگی...برچسب : نویسنده : fd77sh بازدید : 58
قشنگترین بارون امسال امروز بارید.
برعکس هر روز هوا سر صبح کاملاً آفتابی.. و سرد نبود اصن!
منم نه پالتو تنم کردم و نه چتر بردم.ولی نیمه های مسیر بارون گرفت،با تگرگ..همچنان آفتاب و یه رنگین کمان گوگولی تو آسمون...انگار همش غیر طبیعی بود..به شدت زیبا...آسمون خیلی صاف و تمیز شد...ولی حسابی خیس شدم.
۱۹ سالگی...برچسب : نویسنده : fd77sh بازدید : 56